سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستت، برادر تنی توست، حال آن که هر برادرِ تنی تو، دوستت نیست . [امام علی علیه السلام]

اسوه نخبگان
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:10بازدید دیروز:10تعداد کل بازدید:28310

وفا :: 87/6/26::  4:3 عصر

 

امروز کلی به مغزم فشار آوردم که در مورد چی بنویسم،ییهو مخم جرقه زد و تصمیم گرفتم در مورد این دوره زمونه وآدماش بنویسم.
می دونید آخه رفته بودم توی فکر این دوستای نامردم که مثلا به قول خودشون وبلاگ گروهی راه انداختند دریغ از این که یه مطلب خشک وخالی بفرستند. تازه نه تنها توی اینجا هیچی نمی نویسن بلکه همچین بلایی رو سر وبلاگ خودشون هم آوردن.واقعا نمی دونم چی بگم.نامردا یه حالی هم از من نمی پرسن. یه دستت درد نکنه خشک وخالی هم نمی گن.تازه اگه منو تو کوچه خیابونم ببینن راهشون رو کج می کنن از یه طرف دیگه میرن.
ولی حالا گذشته از دوستای خودم،دیگه همسایه ها هم به هم سلام نمی کنن چه برسه به این که از حال هم دیگه خبر داشته باشن.واقعا دلم به حال خودم می سوزه. نه به خاطر دوستام،به خاطر این زمونه. دیگه هیچ خبری از دوستای قدیمی نیست.اصلا هیچ خبری از محبت نیست.واقعا ما آدمایی که فقط به فکر
خودمونیم،از جون این دنیا چی می خوایم؟یه روز یاز خواب غفلت بیدار می شم که دیگه دیره وباید بریم زیر خاک.
می دونم در حد این نیستم که نصیحت بکنم ولی ازتون خواهش می کنم که قدر این روزا رو بدونید.از قدیم گفتن دنیا دو روزه،یه روزش هم جمعه هست!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ